اپیزود۱۷-فصل اول-هزینه سلامتی

اپیزود۱۷-فصل اول-هزینه سلامتی

لاغری با ذهن پادکست رایگان
پادکستهای رایگان لاغری با ذهن همیاراسپورت فصل اول

همیاراسپورت-لاغری با ذهن-اپیزود12

از لینک فوق ،این پادکست فوق العاده را به رایگان دانلود کنید

 

خب اگر تا این قسمت رو ادامه دادید باید بهتون تبریک بگم ، حتی اگر هیچ کاری انجام ندید و دست به هیچ تغییری نزنید ، اومدن و گام گذاشتن توی این مسیر یعنی که قلب شما بازه و قلبی که باز باشه برای پذیرفتن آگاهی  بالاخره یه روزی دنیای فرسوده و بی جان تکرارهای باطل رو رها میکنه و پا به سرزمین شگفتی ها میگذاره، جایی که خودش همه کاره زندگیش هست و از صبحی که از خواب بیدار میشه ، دوست داره پرواز کنه و زندگی رو به زنده بودن بگذرونه.

مهمترین قانونی که توی این فصل ازش یاد کردیم احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب بود و هرچیزی که گفتیم و هر موردی رو که بیان کردیم برای این بود که به احساس خوب برسیم ، باورهایی رو بررسی کردیم که نمیذاشتن پیشرفت کنیم ، نمیذاشتن از دایره راحتی بیاییم بیرون و دنیا رو اونطوری ببینیم و بپذیریم که هست ، نه اونطوری که میخوایم باشه.

حالا انشا… از اپیزود بعدی و شروع فصل دوم خیلی حرفه ای و موشکافانه وارد جزئیات و راهکارهای عملی میشیم.

الا یا ایوحال بیایید از این اپیزود هم لذت ببریم و بریم که شروعش کنیم ، امروز میخوایم در رابطه با هزینه سلامتی صحبت کنیم ، یه مانع خیلی بزرگی که به خاطر باورهای غلط جلوی احساس خوب رو میگیره.

من یه دوست و یه استادی دارم بنام آقای کوروش دوست ، یه روز یه حرفی بمن زد هیچوقت یادم نمیره ، گفت که : یه پولی ما ماهیانه از درآمدمون باید خرج هزینه سلامتی کنیم ، حالا این انتخاب با تو هست که این پول رو خرج دوا درمون و بیمارستان و پزشک و آزمایش و این داستانا کنی یا صرف خرید لوازم کوهنوردی ، و دوچرخه سواری ، پوشاک ورزشی و کلاس ورزش و مربی کنی.

اگر بخوای دس و دلت بلرزه وقتی که داری یه کفش خوب برای کوهنوردی میخری و این کار رو نکنی و کوهنوردی نکنی و بیخیال ورزش بشی ، به زودی ده برابر اون پول رو باید با درد و منت بدی در راه بیمارستان و دکتر و دوا و …

ببینید این مثال منو سالها پیش به فکر فرو برد که چطور میشه این اتفاق میافته که آدمها اونقدر بی تحرک و کم تحرک میشن تا زمانی که واقعا درد میاد سراغشون.

توی کامنتها سایت هست ، که بیشترشو توی هایلایت های اینستا گذاشتم میتونید برید ببینید ، گفتگو ها و نظراتی رو که دوستان با من مطرح کردن راجب درد هاشون گفتن ، بسیار زیاد آدمهایی بودن که سلامتی شون رو فدای کار و پول کردن و بعدها اون پولی که بدست آوردن هرگز نتونسته سلامتی شون رو جبران کنه.

خیلی از ماها تا درد نکشیم به سراغ درمان نمیریم.

اونقدر سلول به سلول ذره به ذره ، آهسته آهسته و نرم نرم بدن ما به سمت بیماری حرکت میکنه که وقتی فرد ۸۰ درصد ریه اشو از دست میده تازه میفهمه یه اتفاقی افتاده ، وقتی ۹۰ درصد رگهای قلب بسته میشن ، وقتی ۸۰ درصد کلیه ها کم کار میشن ، وقتی۸۰ درصد کبد از بین میره تازه ما میفهمیم یه اتفاقی افتاده و این هم قدرت بدن رو نشون میده ، هم ظلم ما به بدنمون رو نشون میده.

من خودمو مثال بزنم به کسی بر نخوره ، مثلا من ۳۰ کیلو اضافه وزن دارم ، بعد توی راه رفتن ، توی خوابیدن ، توی لباس پوشیدن ، توی شنا کردن ، توی تفریح ، توی مهمونی و در همه لحظات زندگیم این اضافه وزنه داره منو آزار میده ، و وقتی میخوام برم مثلا x تومن پول مربی بدم برای رژیم و برنامه ورزشی و … زورم میاد این پول رو بدم. اگرم بدم با حال خوب نیست ، با احساس سپاسگزاری نیست ، برای این پولو میدم که اون بتونه بهم کمک کنه که از شر این داستان خلاص بشم و دیدیم هممون که در اکثر موارد هم اون فرد نتیجه نمیگیره و برمیگرده به پله اول ، چون حالش خوب نیست و گفتیم که حال خوب مساوی است با اتفاقات خوب.

ولی وقتی میره دکتر و دکتر بهش میگه یکی از رگهای قلبت گرفته و باید عمل کنی و بالن بزنی ، دارو و ندارمو میفروشم و با التماس و رضایت کامل از اون دکتر میخوام که منو از مرگ نجات بده.

و حتی برگه تعهد نامه هم امضاء میکنم که اگر زیر عمل جونم بالا اومد خانواده ام نتونن هیچ ادعایی کنن.

حالا یه مربی که میخواد بهم برنامه بده ، میخواد رژیممو اصلا کنه میخواد روش زندگی رو بهم یاد بده ، میخواد سالم خوری رو نشونم بده ، میخواد چطوری پله پله و نرم نرم ورزش رو شروع کردن یادم بده ،میخواد همه تجربه زندگیشو و همه دانشی رو که داره برای من بکار بگیره ، میخواد یادم بده چطوری حالم خوب باشه ،میخواد معنی و مفهوم زندگی بدون درد رو برام واضح کنه ، میخواد منو عادت بده به هرروز ورزش کردن و از این کار لذت بردن ، میخواد حالمو خوب کنه ، میخواد منو از درد و رنج و بیمارستان و بیماری برای همیشه دور کنه و میخواد در زندگیم تغییر ایجاد کنه و سبک و نگاهمو به زندگی تغییر بده ، وقتی از من درخواست میکنه بابا پول دوتا پیتزا رو بده تا استارت همه این حالهای خوب رو بزنیم.

من زورم میگیره ، میگم مگه میخواد چیکار کنه ، خودم بلدم ، من پول مفت به کسی نمیدم.

و همش دنبال راههای میانبر میگردم و اونقدر دور خودم چرخ باطل میزنم تا بالاخره یه جایی بزنه بیرون.

مثلا دیسک کمر میگیرم ، میرم دکتر (همینجا از جامعه پزشکی عذرخواهی میکنم ، ولی این یه حقیقته تلخه توی جامعه ما و البته که استثناء هم وجود داره) آره داشتم میگفتم ، تا میرم دکتر دکتر میگه دیسکت پاره شده ، سائیدگی داری ، بیرون زدگی داری ، تنگی کانال نخاعی داری و بدون اینکه من رو بشناسه ، از زندگیم با خبر باشه ، از ترسهام بدونه، از شرایط مالی و اجتماعی و شغلی ام خبر داشته باشه ، خیلی راحت میگه باید عمل کنی وگرنه فلج میشی!!!

این داستانهایی رو که گفتم از نمونه های زیادی که با من سروکار داشتن بیان میکنم و عین واقعیت هست ، که خوشبختانه همه اونایی که با من برای درمان دیسک کمر و گردن، کار کردن در ۹۵ درصد مواقع به بهبودی کامل رسیدن ، اون ۵ درصدی هم که نتونستن موفق بشن بر این درد غلبه کنن ، به خاطر این بوده که باور نکردن با ورزش درست میشه و رفتن و عمل کردن و بعد ها قطعا نتیجه شو خواهند دید.

یه پرانتز وا کنم همینجا بگم تنبلی عضلات اطراف ستون فقرات هست که باعث به وجود آمدن دردهای گردنی و کمری میشه و اعمال جراحی این عضلات رو تقویت نمیکنه ، فقط صورت مسئله رو پاک میکنه. مشکل اصلی کخ ضعف عضلانی هست به قوت خود باقی خواهد ماند.

از بحثمون خارج نشیم برگردیم به هزینه سلامتی ، چرا واقعا ما با لذت برای ورزش کردن هزینه نمیکنیم ؟!

چرا فکر میکنیم مربی های ورزشی فتوسنتز میکنن برای زنده بودن؟ چرا فکر میکنیم اونها زندگی ندارن و چون این روزا هرکی یه اینستا راه انداخته داره من به راحتی میتونم به تناسب اندام برسم.

اگر کاهش وزن اینقدری راحت بود که تو اینستا راجبش صحبت میکنن ، چرا شمایی که همه اینستا رو زیرو رو کردی الان اینجایی و داری به این حرفا گوش میدی؟

مگه نمیگن رژیم بگیر و ورزش کن؟ چرا این همه آدم چاق داریم توی دنیا؟

چرا جامعه ای مثل آمریکا که امکانات ورزشی و دسترسی به دانش تغذیه و مربی به راحتی امکان پذیر هست ، ۶۵ درصد از مردمش دارای اضافه وزن بیش از حد هستن و از bmi نرمال هم حتی زدن بالاتر و عملا چاق حساب میشن؟

کجای کار میلنگه؟

من تا امروز ۱۷ اپیزود در رابطه با ذهن و باورهایی صحبت کردم که مثل خوره افتادن به جون آدمها و نمیذارن که اونها تغییر کنن و خودتم خیلی خوب میدونی اگر بتونی همین باورها رو اصلاح کنی به صورت مشخص در مسیر تناسب اندام و سلامتی قرار خواهی گرفت.

و تازه این مواردی که بیان شد مقدمه ای ناچیز بوده تا ذهن شمای مخاطب رو قلقلک بده به فکر کردن و بهت بگه که میشه درست و اصولی تغییر داد فکر رو و فکر رو که تغییر بدیم زندگی تغییر میکنه و زندگی که تغییر کنه فیزیک هم باهاش تغییر میکنه.

بذارین بهتون نشونه بدم ، خیلی از آقایون و خانمها وقتی زندگی مشترک رو شروع میکنن فیزیکشون تغییر میکنه و به شدت افزایش وزن پیدا میکنن!!!

چرا؟ چون سبک زندگیه تغییر میکنه ، چون افکار تغییر میکنه و فیزیک هم متناسب با اون فکره شروع میکنه به تغییر کردن.

مثلا بعضی از زوجها با خودشون فکر میکنن میگن خب من که دیگه از نظر جنسی تامینم پس نیازی نیست به خودم برسم و ورزش کنم این بابا که اومده تو زندگیم چون سند ازدواج رو امضا کرده وظیفه داره منو راضی نگه داره ، پس چاه زنخدان رو باز کنم هی غذا بریزم توش د برو که رفتیم .

یاد یه بیت سعر افتادم که شاعر میگه:

خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت.

اینارو من نمیگم تا کسی رو ناراحت کنم یا به کسی توهین کنم ،ولی اینها واقعیتهایی هست که متاسفانه توی جامعه ما به صورت پندمی وجود داره و پرتکرار ما میتونیم در اطراف خودمون ببینیم.

اگر من مربی اومدم اینقدر وقت گذاشتم و دارم موشکافانه توضیح میدم و رفتم سراغ ریشه هایی که کمتر جایی دیدم اینطوری لیزری بهش اشاره بشه ،به خاطر اینه که میرم رژیم مینویسم برای نفری که به من مراجعه کرده ، برنامه ورزشی براش میفرستم ، بعد میبینم که ده روز بعد اون فرد همه چیزو رها کرده و برگشته به زندگی قبلیش.

پس باید بیاییم یک بار برای همیشه و ریشه ای موضوع رو حل کنیم.

بیاییم با فراغ بال استقبال کنیم از هرینه هایی که برای سلامتی میکنیم با حال خوب ، وقتی یه دوره ورزشی رو میخریم وقتی یه کفش ورزشی ، لباس ورزشی ، ابزار کمک ورزشی میخریم که میتونیم حالمون رو باهاش خوب کنیم ، براش ارزش قائل بشیم و خدارو سپاسگزار باشیم بابت اینکه به من ثروتی داده که میتونم در راه حال خوب مصرفش کنم ، در راه سلامتی مصرفش کنم ، وقتی پول میدم و آگاهی و دانشی رو میخرم ، که زندگی من رو متحول میکنه ، که حال منو خوب میکنه، من رو از شر دیوهای انرژی منفی در بدنم خلاص میکنه ، که سلولهای بیماری زا و چربی ها بدن من رو پاک میکنه ، بیام بگم خدایا شکرت که این راهو نشونم دادی ، خدایا شکرت که حالمو خوب کردی ، شکرت که این پولو داشتم که خرج این حال خوب کردم و اینطوری به زندگی نگاه کنیم.

کسایی که این دیدگاه مثبت رو دارند موفق میشن به مسیر و لایف استایل ورزشی و سلامتی گام بردارن و کسائی که این حرفارو قبول ندارن ، اول اینجا نیستن تا اصلا بشنون شون و دوما ، جهان هستی اونقدر بهشون فشار میاره و ضربه میزنه و فرسوده شون میکنه تا بالاخره بگن بابا داغون شدم از این همه اضافه وزن ، بسه دیگه ولم کن میخوام برم سمت حال خوب.

که البته امیدوارم اینطوری بشه چون در بسیاری از موارد دیده شده که افراد به سمت تباهی تا نابودی کامل رفتن.

خب دوره لاغری با ذهن فصل اولش همینجا تموم میشه و الان میخوام یکمی از فصل دوم براتون بگم که قرار هست چه اتفاقایی توش بیافته.

اول اینکه همینجا بگم که مخاطبی که قرار هست این آگاهی ها رو در فصل دوم دریافت کنه باید بهاشو پرداخت کنه و فصل دوم رایگان نیست.

پس اگر قرار نیست شما هزینه ای صرف کنی بهتره که همینجا کار رو تموم کنی.

دلیل اینکه باید بها بپردازیم اینه که اول به همیاراسپورت کمک کنیم تا بزرگ و بزرگ و بزرگ تر بشه تا بتونه به آدمهای بیشتری در سرتاسر دنیا کمک کنه که لایف استایل زندگی شون رو تغییر بدن.

دوم ذهن ما عادت داره چیزی رو که بهایی براش پرداخت نکنه بی اهمیت بدونه و براش ارزشی قائل نباشه در نتیجه اجباری هم نمیبینه که بخواد بهش عمل کنه.

چون میگه منکه پولی که ندادم که حالا نشدم نشد.

دلیل بعدی فیلتر کردن افرادی هست که تشنه رسیدن به موفقیت هستن ، خیلی از ماها هزار برابر هزینه دوره لاغری با ذهن رو تا حالا صرف سلامتی و تغییر لایف استایل زندگی کردیم ولی هربار موفق نشدیم و شکست خوردیم.

پس کسی که بهای این دوره رو پرداخت میکنه و از این فیلتر عبور میکنه ، عزمش رو جذب شده میدونیم و میفهمیم که بابا این آدم اومده که یک بار برای همیشه تغییر کنه ، یک بار برای همیشه دندونی که درد میکنه رو بکنه بندازه دور  و این خیلی خوبه رفیق ، بهت تبریک میگم خیلی خوش اومدی.

و آخرین دلیلی که برای پرداخت این دوره میتونیم ازش یاد کنیم اینه که شما داری بهای تجربه رو پرداخت میکنی ، جلوی ضرر رو میگیری ، جلوی آسیب رو میگیری ، داری بهای سالها تجربه و گفتگو و کتاب خوندن و دانش روانشناسی و فیزیولوژی و علم ورزش رو یکجا پرداخت میکنی که همینجا بگم بهایی که برای ان دوره در نظر گرفته شده نسبت به تجربه و دانش و روش زندگی ای که به فرد منتقل میکنه زیر صفره !!

 

از زیر صفر هم کمتره، اصلا قابل مقایسه نیست در قیاس با انرژی مثبت و سلامتی و حال خوبی که به مخاطب خودش میده.

اصلا مگه میشه روی حال خوب قیمت گذاشت ، روی سلامتی ، روی انرژی مثبت؟

 

در واقع فصل دوم مثل یه گیم میونه و من به عنوان مربی ،شما رو میفرستم توی دل ماجرا و راه مبارزه صحیح و مسلح در بازی زندگی رو بهتون نشون میدم و یکی یکی مراحل رو طی میکنیم تا در آخر ماجرا که بازی رو یاد گرفتید ، شما یه ورزشکار فیتنس بیایی بیرون که سرخوشی و لذت نبرد ،،اون رو به جنگجوی تمام عیار تبدیل کرده.

برای تو که وقت گذاشتی تا اینجای داستان رو شنیدی اهمیت و ارزش زیادی قائلم ، ممنونم که همراهمون بودی و دنبالمون کردی و مارو به دوستات معرفی کردی، فارغ از اینکه در فصل دو باهم باشیم یا نه میخوام برای تک تک لحظه های زندگیت رفیق آرزوی حال خوب و سلامتی کنم ، از هرجای این کره خاکی که داری صدای منو میشنوی ،بدون که تو دوست داشتنی کس زندگی خودت هستی و تو هستی که باید تلاش کنی تا راهی رو پیدا کنی که حالت خودتو خودت خوب کنی و لا غیر.

برای دیدن و تهیه فصل دوم اینجا کلیک کنید

روانشناسی ورزش پادکست ورزشی با موضوع لاغری با ذهن
دوره روانشناسی ورزش پادکست روانشناسی ورزشی دوره لاغری با ذهن

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود

او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است

طلب از گمشدگان لب دریا میکرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش

کو به تائید نظر حل معما میکرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست

و اندر آئینه صد گونه تماشا میکرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم

گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد



برای دیدن ویدیوهای رایگان تمرینی میتوانید به کانال آپارت ما با کلیک برروی لینک زیر مراجعه کنید:

اینجا کلیک کنید



دانلود و شنیدن دیگر قسمتها:

اپیزود شماره ۱

اپیزود شماره ۲

اپیزود شماره ۳

اپیزود شماره ۴

اپیزود شماره ۵

اپیزود شماره ۶

اپیزود شماره ۷

اپیزود شماره ۸

اپیزود شماره ۹

اپیزود شماره ۱۰

اپیزود شماره ۱۱

اپیزود شماره ۱۲

اپیزود شماره ۱۳

اپیزود شماره ۱۴

اپیزود شماره ۱۵

اپیزود شماره ۱۶