اپیزود۰۲-فصل اول-لاغری با ذهن-آشنایی با جذب خواسته ها

لاغری با ذهن
پادکست لاغری با ذهن همیاراسپورت اپیزود ۲

 

 

((لینک دانلود مستقیم ، اینجا کلیک کنید))

 

در اپیزود قبل یه مقدمه کلی گفتیم و بیان کردیم که توی ذهن ما چه خبره و دلایلی رو بهش اشاره کردیم که متوجهه بشیم راه رسیدن به تناسب اندام از ذهن عبور میکنه. و تا زمانی که راه کارهای ذهنی رو ندونیم و باورهای مثبت رو نسازیم نمیتونیم به موفقیت برسیم.

امروز قرار هست که به اولین قانون و اساسی ترین باور پایه ای در ذهن اشاره کنیم که دونستن اون و باور کردنش ،یعنی طی کردن ۸۰ درصد مسیر تا رسیدن به قله.

اولین چیزی که در راه رسیدن به یک ذهن آرام و سالم باید بدونیم و پایه و اساس باورهای ما قرار هست که باشه، قدرت خلق کنندگی انسان هست یا قانونی که امروزه به قانون جذب معروفه. اسمش مهم نیست ، مهم اینه که داره کار میکنه و ما امروز میخوایم تست کنیم به صورت عملی ببینیم این قانون کار میکنه یا نه.

فارق از رنگ و نژاد و ملیت ،قوم و قبیله و زبان همه ما انسانها در جهانی زندگی میکنیم که تاثیرات مشابهی روی همه ما داره.

و با توجه به اینکه همه ما قدرت تخیل و تفکر و انتخاب داریم پس از فیزیولوژی یکسانی بر خوردار هستیم و همه ما میتونیم به این تاثیرات دسترسی یکسانی داشته باشیم اگر که بخوایم.

وقتی که خداوند خودش رو در کتاب های مقدسی مثل قرآن و انجیل و … عادل معرفی میکنه و میگه من عادل هستم.

دقیقا به خاطر وجود همین مسئله است ، یعنی اینکه هر انسانی در هرجایی از این کره خاکی به هرچیزی که میخواد میتونه برسه فقط با قدرت خلق کنندگی افکارش.

همون طور که وقتی زندگی نامه افراد ورزشکار المپیکی رو میخونیم و کسانی که در ورزش همه جهان اونهارو میشناسن واضح تر میتونیم به این قانون پی ببریم که با جهانی روبرو هستیم که نتایج افکار خودمون رو به زندگیمون برمیگردونه که بهش میگن قانون جذب.

نمونه بارزش اوسین بولت قهرمان افسانه ای دو سرعت جهان و المپیک هست که همه رکوردهای جهانی رو جا به جا کرد و طلاهای المپبک رو درو کرد.

این پسر در یکی از فقیر ترین روستاهای جامائیکا به دنیا اومد و حتی کفش برای پوشیدن و تمرین کردن نداشت ، کافیه اسمش رو توی گوگل جستجو کنید و زندگی نامه شو بخونید.

یا همین کریس رونالدوی خودمون که با یه پدر الکلی روبرو بود ودر فقر زندگی میکرد.

یا هزاران نمونه اقتصادی و ورزشی دیگه که همگی از زیر صفر شروع کردن و به قله های بزرگ موفقیت رسیدند.

چه عاملی توی این افراد مشابه بوده؟ چه چیزی اونهارو تبدیل کرد به قهرمان؟

ما نمیخوایم قهرمان المپیک بشیم ، ما میخوایم قانونی که افراد موفق ازش استفاده کردن رو بررسی کنیم و اگر دیدیم که این قانون وجود داره و ما هم میتونیم ازش استفاده کنیم برای خلق باورهامون. خب استفاده کنیم و ازش لذت ببریم!!!

تا کی قراره چاق بمونیم آخه؟ تا کی قراره وقتی میخوایم لباس بخریم خجالت بکشیم از این اینکه لباس اندازمون گیر نمیاد ، تا کی میخوایم از تحقیر و تمسخر دیگران نا آگاه و نگاهشون در رنج باشیم؟

خب بریم سراغ اصل مطلب:

ببینید اگر بخوایم خیلی ساده و قابل فهم این قانون رو بیان کنیم ، ما با جهانی در ارتباط هستیم که با فرکانس کار میکنه و افکاری که از ذهن ما عبور میکنن دارای فرکانس هستند .

این فرکانس به جهان هستی ارسال میشه و جهان اون رو ترجمه میکنه و به صورت واقعیت ، اتفاقی حقیقی وارد زندگی مون میکنه.

یعنی اگر فردی رو میبینم که همیشه مریض هست و از یک بیماری خاص سالهاست که داره رنج میبره ، اگر بتونیم باورها و افکار این فرد رو بکشیم بیرون میبینیم که ایشون از صبح تا شب داره راجب بیماری و علائم اون فکر میکنه و هرگز به درمان و بهبودی و سلامتی فکر نکرده و اون بیماری سالهاست که در وجودش ریشه کرده.

اگر میبینم کسی امروزه فقیر هست و از فقر داره رنج میبره به خاطر اینه که هرگز خودش رو ثروتمند و با ارزش تصور نکرده و هرگز دنبال راههایی برای ثروتمند شدن نگشته و همیشه داره از فقر و بدبختی ناله میکنه و حرف میزنه.

اگر کسی رو میبینم که بسیار اضافه وزن داره ، شما بشین باهاش حرف بزن ،بگو چرا اینطوری شد؟ همه رو مقصر میدونه الی خودش و هر حرفی که میزنه از نیمه خالی لیوان هست ، از چاقی ، از اینکه نمیشه ، نمیتونه ، ژنتیکش همینطوریه ، از اینکه هزار بار تلاش کرده نشده .

این افراد در خلوتهای خودشون در تنها ترین لحظات خودشون همه افکاری که داره از ذهنشون عبور میکنه ، نگرانی و ترس و نا امیدی از فقر و بیماری و اضافه وزن هست.

خیلی ساده شد نه؟

پس افرادی که همیشه مشغول نالیدن و انرژی منفی در رابطه فقر و بیماری و اضافه وزن و چاقی هستن  دقیقا همینطوری هم دارن زندگی رو تجربه میکنن ، یعنی چی؟

یعنی زندگی این افراد همیشه در فقر و بیماری و اضافه وزن هست.

و جالبه که وقتی ازشون میپرسی چرا تلاش نمیکنی برای زندگی بهتر در جواب بهت میگن هزار بار ورزش کردم ولی نشده ، هزار بار سرمایه گذاری کردم ولی هر بار با شکست روبرو شدم ، هزار بار شغل عوض کردم ولی هر بار ورشکسته شدم.

چرا ؟

چون ذهنشون با اعمالی که انجام میدن یکی نیست.

یعنی از صبح تاشب  داره به فقر و بیماری و اضافه وزن توی کله اش فکر میکنه و توقع داره نتیجه ای متفاوت از این بگیره.

توی اپیزود قبلی گفتیم تا زمانی که کسی نتونه ذهنش رو کنترل کنه به سمت هدفش هرگز به تناسب نمیرسه .

میخوام یه مثالی راجب قدرت افکار توی ذهن به شما بگم ، ولی قبلش بریم به روزی که انسان خلق شد.

روز که خداوند انسان رو خلق کرد ( داستانش توی  قرآن هست میتونید برید مطالعه کنید)

گفت که من انسان رو از خاک آفریدم و از روح خودم در کالبد اون دمیدم و بعد خداوند گفت درود به بهترین خلق کنندگان.

که به اشتباه برای ما اینطوری ترجمه شده : که خدا به خودش درود میفرسته و میگه آفرین به من ، درود به من که عجب چیزی خلق کردم.

ولی ترجمه واقعی این موضوع همین بوده ، اشاره به خلق کنندگی انسان.

و خداوند درود میفرسته به بهترین خلق کنندگان ، کسی که با قدرت خلق کنندگی آفریده شده.

بعدش خدا میگه که من انسان رو خلق کردم از روح خودم درش دمیدم و اون رو خلیفه خودم کردم روی زمین .

(خلیفه یعنی جانشین ،کسی که تمامی قدرت نفر اول بهش داده میشه)

همین چنتا جمله از خداوند به روشنی بیان میکنه هرکدام از ما با قدرت خلق کنندگی آفریده شدیم و اگر بفهمیم که چه قدرتی داریم میتونیم زمین و آسمان رو به خدمت خودمون بگیریم و ازشون استفاده کنیم برای رسیدن به رویاهامون.

ورزش برای سالمندان
ورزش برای سالمندان

منتها ما با اینکه تحت تاثیر این قانون داریم زندگی میکنیم

با اینکه بارها و بارها نتیجه شو توی زندگیمون دیدیم

با اینکه با پوست و گوشت و استخوان هر لحظه داریم تجربه اش میکنیم ولی برامون خیلی غیر واقعی و غیر طبیعی که باورش کنیم و در برابرش مقاومت داریم.

باورمون نمیشه که میتونیم فقط با کنترل ذهن جهان رو به خدمت بگیریم که برای ما کار کنه ، چه بخواد برسه به این قانون که باهاش به تناسب اندام برسیم که یه کار پیش پا افتاده است.

در اپیزودهای بعدی حتما راجب صندلی پردازش افکار در ذهن صحبت خواهیم کرد و مفصل توضیح میدم که چرا آدمها نمیتونن از قدرت خلق کنندگی شون استفاده کن.

ببینید در واقع انسانها اختیار دارن و میتونن انتخاب کنن که برن سمت نور یا تاریکی ، برن سمت بیماری یا شفا ، ولی چون از قدرت خلق کنندگی شون مطلع نیستن و باور ندارن که همچین چیزی هم باشه ، خیلی ساده تر هست که نیمه خالی لیوان رو ببینن و جذب انرژی منفی بشن.

به همین خاطر تا کوچکترین اگاهی در این زمینه بهمون میرسه،ذهن نجواگر منفی ماها که سالهاست باهاش خو گرفتیم، با تمام ارتشی که در اختیار داره به سمت افکارمون حمله ور میشه تا ما رو از تصمیمی که گرفتیم منصرف کنه.

پس راه ساده چیه؟ راه ساده اینه که بپذیریم این حرفا همش چرت و پرت هست و همچین چیزی وجود نداره. و باز برگردیم به همون روال یکنواخت بی روح زندگی قبلی.

با اینکه هر لحظه داریم در زندگیمون این قانون رو میبینیم و نشانه هاش رو لمس میکنیم.

درواقع جا داره همینجا یه نکته طلایی رو بگم که: انسان برای رسیدن به حال خوب باید تلاش کنه ، ولی اگر میخوای حالت بد بشه کافیه هیچ کاری نکنی.مثل آب وقتی که از حرکت میافته گند میزنه.

حالا بریم سراغ مثال از قدرت بی نهایت فکر.

ببینید حتما این مورد رو یا دیدید یا شنیدید.

فردی با نشانه های درد در نقطه ای از بدنش به پزشک مراجعه میکنه و پزشک بعد از معاینه متوجهه میشه که فرد سرطان داره و بعد از اعلام بیماری به بیمار ، اون فرد شش ماه بعد از دنیا میره.

حالا نکته جالب اینجاست که اون توده سرطانی ده سال بوده که در بدن اون بیمار قرار داشته و چون نمیدونسته که سرطان داره عملا بیماری پیشرفتی هم نداشته.

ولی از وقتی که فهمید ،سرعت رشد بیماری اش ۲۰ برابر شد و سلولهای سرطانی با وحشی گری تمام و با قدرتی که از افکار منفی اون آدم گرفتن ،دیوانه وار به همه بدنش سرایت کردن و اون رو به کام مرگ بردن.

چطوری؟ فقط با انرژی افکار منفی و فکر کردن به نا امیدی و درد و بیماری بجای سلامتی و درمان حال خوب.

میدونم که سخت ترین کار دنیا اینکه که روی ذهنت تمرکز کنی ، اونم علی الخصوص وقتی که بیمار میشی اونم سرطان .

ولی ما میخوایم از همینجا یاد بگیریم که چطوری فکر کنیم ، چطوری تمرکز کنیم ، چطوری تمرین کنیم ، چطوری انرژی افکارمون مثبت باشه که اصلا کار به اونجاها نرسه.

اصلا شما فکر میکنی برای چی یک بیماری میاد توی وجود آدم؟

بخاطر نا آگاهی در رابطه با تغذیه و تفکر که جمع این دوتا میشه سبک زندگی.

ما هم توی دوره لاغری با ذهن همین موارد رو میخوام بیان کنیم و بگیم بابا اگر شما یاد بگیری ذهنت رو کنترل کنی به سمت حال خوب و سلامتی و تغذیه سالم و انرژی مثبت ،نه تنها هیچ بیماری جدیدی توی بدنت شکل نمیگیره ، بلکه سلولهای ایمنی بدن شما اونقدر قوی میشن که هر بیماری جدیدی به سرعت از بین میبرن.

اصلا بیماری به سمت جسم شما نمیاد که بدنت بخواد خوبش کنه ، ولی خب بدن شما هم اونقدر قوی میشه که هر نوع حمله ای رو به سرعت نابود میکنه.

ما میخوایم بگیم که با تغییر افکارمون، به سمت سالم خوری ، ورزش روزانه و انرژی مثبت ، میتونیم سبک زندگیمون رو تغییر بدیم و از سلامتی که بزرگترین نعمت خداوند هست بهره ببریم برای حال خوب همیشگی و اولین چیزی که باید بدونیم قانون جذب ، موضوع برنامه امروز هست که باید اول اینو باورش کنیم اول،  تا بعد بتونیم این رو ستون و فنداسیون قرار بدیم و بریم سراغ ساخت بقیه اجزای ساختمان سبک زندگیمون.

پس خلاصه داستان این شد که ما با قدرت خلق کنندگی آفریده شدیم و هرکدام از ما به صورت مجزا داره زندگی ای رو تجربه میکنه که حاصل افکار غالب اون فرد توی ذهنش هست.

یعنی اگر بیماریم اگر سلامتیم

اگر فقیریم اگر ثروتمند

اگر مثبتیم اگر منفی

اگر امیدواریم اگر نا امید

همه اینها به خاطر افکاری هست که داریم از سر عبور میدیم.

هدف این برنامه هم تنظیم افکار روی موج مثبت هست که اگر صبور باشی و ادامه بدید رفته رفته در اپیزودهای بعدی به تکامل میرسیم.

در واقع سلامتی اصل هست و هرجایی سلامتی نباشه بیماری جاشو میگیره

ثروت اصل هست و هرجایی که ثروت نباشه فقر جاشو میگیره.

انرژی مثبت اصله نه منفی.

نور اصله و هرجایی که نور نباشه تاریکی جاشو میگیره.

حالا اگر شما میگی این همه آدم روی این کره خاکی هست که داره مثل من زندگی میکنه و نتایج من رو هم میگیره به این خاطره که داره مثل شما فکر میکنه و اگر من نمیتونم آدمهای موفق رو ببینم ، اگر نمیتونم آدمهای سالم رو ببینم ، اگر نمیتونم ثروت رو ببینم و تحسینش کنم به این خاطره که ذهنم هرگز بهش فکر نکرده تا جذب زندگیم بشه و نشانه اش رو توی زندگیم ببینم.

همونطور که شاعر میگه:

 کبوتر با کبوتر باز باز

کند همجنس با همجنس پرواز


برای دیدن و تهیه فصل دوم اینجا کلیک کنید

روانشناسی ورزش پادکست ورزشی با موضوع لاغری با ذهن
دوره روانشناسی ورزش پادکست روانشناسی ورزشی دوره لاغری با ذهن


دانلود و شنیدن دیگر قسمتها:

اپیزود شماره ۱

اپیزود شماره ۲

اپیزود شماره ۳

اپیزود شماره ۴

اپیزود شماره ۵

اپیزود شماره ۶

اپیزود شماره ۷

اپیزود شماره ۸

اپیزود شماره ۹

اپیزود شماره ۱۰

اپیزود شماره ۱۱

اپیزود شماره ۱۳

اپیزود شماره ۱۴

اپیزود شماره ۱۵

اپیزود شماره ۱۶

اپیزود شماره ۱۷